گزارش خطا در معنی کلمه 'aversion'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مخالفت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مغایرت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نفرت

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ناسازگاری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بیزاری‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: نفرت‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. strong He has a strong aversion to dogs. | natural VERB + AVERSION have | develop | overcome AVERSION + NOUN therapy I underwent aversion therapy for my addiction to smoking. PREP. ~ to Have you developed an aversion to babies?

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :