گزارش خطا در معنی کلمه 'most'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیادترین‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیشترین‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بیش‌ از همه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. greatest part: He did the most talking of anyone. adv. very: It was a most impressive job. noun greatest amount: He had the most to say.

Simple Definitions

2 general:: see AT MOST; FOR THE MOST PART; MAKE THE MOST OF.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :