گزارش خطا در معنی کلمه 'mound'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تپه باستانی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: با خاك‌ ریز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ماهور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خرپشته‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پشته‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تپۀ باستانی

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: برامدگی‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: تپه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun small hill ADJ. high, large The church stands on a high mound just outside the village. | low, small | grassy PREP. on a/the ~ a small tree on a grassy mound PHRASES the foot/top of a mound pile ADJ. great, huge, large | little, neat, small a neat mound of leaves PREP. ~ of a great mound of paperwork

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun knoll, small hill: They built the house a on a mound.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :