گزارش خطا در معنی کلمه 'mucus'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ماده‌ مخط‌ی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بلغم‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خلط‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ماده‌ لزج‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. copious, excess | cervical, nasal | sticky, stringy, thick, thin VERB + MUCUS produce, secrete MUCUS + NOUN discharge, production, secretion

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :