گزارش خطا در معنی کلمه 'mule'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قاطر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قاط‌ر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun jackass: They used mules to carry the loads.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. pack QUANT. team VERB + MULE ride (on) | drive | saddle MULE + VERB bray | carry sth PREP. by ~ They travelled across the mountains by mule. | on a/the ~ a man on a mule

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see STUBBORN AS A MULE.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :