گزارش خطا در معنی کلمه 'acceleration'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سرعت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تعجیل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تندی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تسریع‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شتاب‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: افزایش‌ سرعت‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: شتابدهی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun increase in speed ADJ. rapid PREP. ~ in There has been a rapid acceleration in the growth of industry. ability of a car to accelerate ADJ. fast, good This model has the best acceleration of any available sports car. | poor, slow

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :