گزارش خطا در معنی کلمه 'nail varnish'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لاک ناخن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: (also nail polish) noun ADJ. chipped, cracked VERB + NAIL VARNISH have on, wear She wore red nail varnish. | apply, put on | remove, take off

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :