گزارش خطا در معنی کلمه 'naive'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ساده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بی‌ریا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خام‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (naif) ساده‌ و بی‌ تكلف‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بی‌ تجربه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. lacking worldliness and sophistication: She seems naive about financial investments.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS appear, be, prove, seem, sound | regard sth as He regarded the move as politically naive. ADV. extremely, incredibly, very | a bit, fairly, a little, rather, slightly, somewhat | politically

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :