گزارش خطا در معنی کلمه 'nearly'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تقریبا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فریبا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adv. almost: We drank nearly all of the milk.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :