گزارش خطا در معنی کلمه 'neutralize'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خنثی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بط‌ور شیمیایی‌ خنثی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. effectively This strategy effectively neutralized what the Conservatives had hoped would be a vote-winner. PREP. with Discarded acid should be neutralized with alkali before disposal.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :