گزارش خطا در معنی کلمه 'nip'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جوانه‌زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مانع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گازگرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شكفتن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كش‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to seize, pinch or bite: The fish nipped at the swimmer's toes. noun sharp stinging quality: The cold air had a nip to it.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :