گزارش خطا در معنی کلمه 'nipple'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: نوك‌ پستان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ازنوك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نوك‌ غده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پستانك‌ مخصوص‌ شیربچه‌

شبکه مترجمین ایران

5 مکانیک:: پستانک | گریس‌خور

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. pert, pointed | erect, hard, rigid, swollen, taut | sensitive, sore VERB + NIPPLE suck NIPPLE + VERB harden, rise, stiffen, tighten

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :