گزارش خطا در معنی کلمه 'backing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 صنایع غذایی:: برگشت

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پشتیبانی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پشتیبان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پشت‌بند (جوشکاری)

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پشتیبانی

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: پشت بند

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: پوشش‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: پشتی‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: پشت بندی

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: تصدیق‌ در پشت‌ یا ظ‌هر ورقه‌

شبکه مترجمین ایران

11 ورزش و تربیت بدنی:: بکینگ, نخ پشتوانه

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general::   noun ADJ. strong | full, unanimous, whole-hearted The teachers have the full backing of the school governors. | financial, legal | government, official, popular VERB + BACKING have | gain, get, receive, secure, win They have won financial backing from the EU. | need, seek | give sb, provide (sb with) Who's going to provide the backing? BACKING + VERB come from sb/sth The backing will come from the government. PREP. with/without the ~ They brought the legal action with the backing of their MP. | ~ for They want backing for more research. | ~ from backing from management

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :