گزارش خطا در معنی کلمه 'notoriety'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: انگشت‌ نمایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: رسوایی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بدنامی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. sudden | certain | international, public VERB + NOTORIETY have | achieve, gain He achieved sudden notoriety when the details of his private life were revealed. | bring PREP. ~ for This make of car has a certain notoriety for rust problems.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :