گزارش خطا در معنی کلمه 'bacteria'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (of bacteriumlp) میكرب‌ های‌ تك‌ یاخته‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: باکتری

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باكتری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. harmful | beneficial VERB + BACTERIA attack, destroy, fight, kill Neither chilling nor freezing kills all bacteria. PHRASES a strain of bacteria

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :