گزارش خطا در معنی کلمه 'nurture'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پروراندن

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تربیت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پرورش‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بار

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بزرگ‌ كردن‌ (كودك‌)

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: غذا

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: تغذیه‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: پرورش‌دادن

واژگان شبکه مترجمین ایران

9 روان شناسی و مشاوره:: تربیت

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to help grow or develop: The teacher nurtured the boys talent for music.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :