گزارش خطا در معنی کلمه 'obsessed with'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): *obsessed with someone or something preoccupied with someone or something. (*Typically: be ~; become ~.) • Kathy was obsessed with the kitten. • Roger was obsessed with Kathy.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :