گزارش خطا در معنی کلمه 'on back'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): on someone’s back Go to on someone's case.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

2 general:: Phrase(s): (flat) on one’s back ill in bed. • I’ve been on my back with the flu for two weeks. • She was flat on her back during her illness.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :