گزارش خطا در معنی کلمه 'on credit'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بط‌ور نسیه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: نسیه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): on credit using credit; buying something using credit. • I tried to buy a new suit on credit, but I was refused. • The Smiths buy everything on credit and are very much in debt.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :