گزارش خطا در معنی کلمه 'on hand'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
english
1
general::
1. In one's possession, available, as in The business needs to have enough cash on hand. [c. 1100] 2. Present, as in Jim was always on hand to help. [Mid-1800s] 3. Soon, imminent. See AT HAND, def. 2.
American Heritage Idioms