گزارش خطا در معنی کلمه 'original'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بكر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: منبع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرچشمه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بدیع‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اصل‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: اصیل‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: ابتكاری‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: اصلی‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: اصل

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: مبتكر

شبکه مترجمین ایران

11 :: اصلی

واژگان شبکه مترجمین ایران

12 روان شناسی و مشاوره:: اصل، اصیل

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + ORIGINAL pass sth off as He copied paintings of famous artists and passed them off as originals. PREP. in the ~ to read Tolstoy in the original

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. initial: It is in the original carton. adj. ingenious: It was an original idea of hers. noun genuine: It was an authentic original.

Simple Definitions

3 general::   adj. VERBS be ADV. extremely, highly, startlingly, very She has a highly original mind. a startlingly original idea | completely tackling the problem in a completely original way

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :