گزارش خطا در معنی کلمه 'ornamental'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گیاه‌تزئینی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: ارایشی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: تزئینی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

4 عمومی:: گیاه‌ارایشی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. highly, very a plant which is highly ornamental in flower | purely The turrets are purely ornamental.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :