گزارش خطا در معنی کلمه 'bamboo'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: عصای‌ خیزران‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نی‌ هندی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چوب‌ خیزران‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: (گ‌ش‌) خیزران‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun type of plant: Panda bears eat bamboo. adj. type of plant: It was a bamboo chair.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :