گزارش خطا در معنی کلمه 'out of hock'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): out of hock 1. Lit. [of something] bought back from a pawn shop. • When I get my watch out of hock, I will always be on time. 2. Fig. out of debt; having one’s debts paid. • When I pay off my credit cards, I’ll be out of hock for the first time in years.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :