گزارش خطا در معنی کلمه 'out of tune'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خارج‌)از مقام‌(

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: ناكوك‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): *out of tune (with someone or something) 1. Lit. not in musical harmony with someone or something. (*Typically: be ~; get ~.) • The oboe is out of tune with the flute. • The flute is out of tune with John. • They are all out of tune. 2. Fig. not in agreement with someone or something. (*Typically: be ~.) • Your proposal is out of tune with my ideas of what we should be doing. • Your ideas are out of tune with company policy.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :