گزارش خطا در معنی کلمه 'outcry'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مزایده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: داد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حراج‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غریو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بیداد

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: فریاد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. great, huge, massive | immediate | popular, public | national | international VERB + OUTCRY cause, provoke, spark The bombing caused an international outcry. PREP. ~against/over There was a massive public outcry against the harsh prison sentence. | ~ from an immediate outcry from workers over pay reductions

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :