گزارش خطا در معنی کلمه 'oval'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بادامی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تخم‌ مرغی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بیضی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تخم‌ مرغی‌ شكل‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. perfectly her delicate, perfectly oval face | almost The leaves are long and almost oval. PHRASES oval in shape The handle is oval in shape | oval-shaped an oval-shaped box

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :