گزارش خطا در معنی کلمه 'overdose'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: داروی‌ بیش‌ از حد لزوم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دوای‌ زیاد خوردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. large, massive | drug/drugs, heroin, paracetamol, etc. | fatal | accidental VERB + OVERDOSE take | die from/of PREP. ~ of She took an overdose of paracetamol.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :