گزارش خطا در معنی کلمه 'overdue'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: موعد رسیده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دیر امده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سر رسیده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become ADV. long These reforms are long overdue. PREP. for This system is overdue for reform. PHRASES months/weeks/years overdue These changes are years overdue.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :