گزارش خطا در معنی کلمه 'overthrow'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: منقرض‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بهم‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرنگون‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بر انداختن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb usurp: They intend to overthrow the government. noun ousting: The overthrow of the leaders was fast.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. attempted | violent VERB + OVERTHROW bring about, lead to | plot PREP. ~ of to bring about the overthrow of the military dictatorship

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :