گزارش خطا در معنی کلمه 'packet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بسته‌ كوچك‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قوط‌ی‌ (سیگار و غیره‌)

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بسته‌ بندی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بسته‌

شبکه مترجمین ایران

5 :: پکت

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. empty | cereal, cigarette, cornflake, crisp, seed | pay, wage a weekly pay packet (= wage) of £200 VERB + PACKET open, undo | take sth from/out of PACKET + VERB contain sth a packet containing seeds PACKET + NOUN soup PREP. on a/the ~ Follow the instructions on the packet. | ~ of a packet of crisps

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun small package: He had a packet of medicine with him.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :