گزارش خطا در معنی کلمه 'pal'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
noun friend: He was a good pal of mine.
Simple Definitions
2
general::
pal around US informal to spend time with someone that you are very friendly with • He used to pal around with one of the president's sons.
Cambridge-Phrasal Verbs