گزارش خطا در معنی کلمه 'partially sighted'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: کم بینا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): partially sighted Euph. not able to see well. • Carrie is partially sighted, but she is not able to see well enough to read. • I am not blind. I am partially sighted.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :