گزارش خطا در معنی کلمه 'pasture'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (pasturage) چراگاه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: چراگاه

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چرانیدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گیاه‌ وعلق‌ قصیل‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مرتع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun meadow: The horses were grazing in the pasture.

Simple Definitions

2 general:: see PUT OUT TO GRASS (PASTURE).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :