گزارش خطا در معنی کلمه 'pathologist'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اسیب‌ شناس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پزشك‌ ویژه‌ گیر اسیب‌ شناسی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. consultant | forensic | independent | Home Office, police PATHOLOGIST + VERB examine sth | confirm sth The police pathologist examined the body and confirmed that death was due to poisoning. PHRASES pathologist's report

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :