گزارش خطا در معنی کلمه 'pea'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (گ‌ش‌) نخودفرنگی‌ (Pisum sativum)

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. dried, fresh, frozen, tinned | green | mushy | split VERB + PEA eat, have | shell | cook PEA + NOUN soupFOOD

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun type of vegetable: We ate peas for our supper.

Simple Definitions

3 general:: see LIKE AS TWO PEAS IN A POD.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :