گزارش خطا در معنی کلمه 'barley'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شعیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun type of grain: Barley is used to make beer.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. malted/malting Malt whisky is made from malted barley. | roast/roasted | pearl | spring, winter QUANT. ear | field VERB + BARLEY grow | sow | cut, harvest | thresh | grind BARLEY + VERB grow | ripen BARLEY + NOUN harvest | field

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :