گزارش خطا در معنی کلمه 'barn'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: انباركردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: انبار غله‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: انبار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: انبار كاه‌ و جو و كنف‌ وغیره‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: طویله

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun farm building: The cows lived in the barn.

Simple Definitions

2 general:: see CAN'T HIT THE BROAD SIDE OF A BARN; LOCK THE BARN DOOR AFTER THE HORSE IS STOLEN.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :