گزارش خطا در معنی کلمه 'peril'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مسئولیت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خط‌ر

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مخاط‌ره‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: درخط‌ر انداختن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: در

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: بیم‌ زیان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun great danger ADJ. deadly, dire, grave, great VERB + PERIL be at/in | put sth in PREP. ~ of All aboard were in grave peril of drowning. PHRASES at your ~ Ignore these warnings at your peril. sth dangerous ADJ. great the great perils facing the environment | immediate | hidden VERB + PERIL face We face the immediate peril of being bought out by another company. | avoid PERIL + VERB face sth

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun danger: He was in great peril.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :