گزارش خطا در معنی کلمه 'permissive'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: روا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مجاز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اسان‌ گیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become ADV. extremely, highly, very a highly permissive attitude | sexually a society that is sexually permissive

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :