گزارش خطا در معنی کلمه 'barrister'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وكیل‌ مشاور

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وكیل‌ دعاوی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: وکیل مشاور

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: وکیل دعاوی

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: وكیل‌ مدافع‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. brilliant, good, leading, successful, top | practising, qualified | junior, trainee | defence/defending, prosecuting/prosecution PREP. ~ for the barrister for the ferry companyPROFESSIONAL (for verbs)

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :