گزارش خطا در معنی کلمه 'physique'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ساختمان‌ بدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سازمان‌ بدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: هیكل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: هیئت‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تركیب‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. good, magnificent, muscular, powerful, strong, superb | frail PREP. ~ for She doesn't have the physique for a dancer.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun the body with reference to it appearance: He had the physique of a long-distance runner.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :