گزارش خطا در معنی کلمه 'pickle'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سركه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ترشی‌ انداختن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: وضعیت‌ دشوار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خیارترشی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ترشی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun quandary: We were in a pickle. noun brine preserved: They served us some pickles.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. sweet | dill | lime QUANT. jar PHRASES and/with pickle/pickles a cheese and pickle sandwich

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: see IN A FIX (PICKLE).

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :