گزارش خطا در معنی کلمه 'pigeon'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: محبوبه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ترسو

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (ج‌ش‌) كبوتر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ساده‌ وگول‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: کبوتر

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: دختر جوان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun type of bird: There are many pigeons in Rome.

Simple Definitions

2 general:: see CLAY PIGEON; STOOL PIGEON.

American Heritage Idioms

3 general::   noun ADJ. carrier, homing, racing | feral | wood | clay clay pigeon shooting QUANT. flock PIGEON + VERB fly | strut A pigeon strutted along the roof, cooing rhythmically. | nest, roost | coo, croon PIGEON + NOUN droppings, shit (taboo) | loft | fancier

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :