گزارش خطا در معنی کلمه 'basin'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حوزه‌ رودخانه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لگن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ناحیه آبریز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: حوضه

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دستشویی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ابگیر

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: تشتك‌

شبکه مترجمین ایران

8 ورزش و تربیت بدنی:: آبگیر, آبگیر حوضه آبگیر منظور دریاچه یا مرداب و یا گودالی است دایمی یا فصلی که آب های روان یک منطقه به آن منتهی می‌شوند.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: noun pan: She washed her face in a basin. noun valley: The Sichuan basin is a fertile land.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :