گزارش خطا در معنی کلمه 'pivot'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مفصل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لولا

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: میله‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مدار

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: محور

واژگان شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مخور چرخ‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: (مج) عضو موثر

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: پاشنه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a thing which something depends on: That machine working will be the pivot to success. verb to turn or change on: The success pivots on his cooperation.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :