گزارش خطا در معنی کلمه 'plumbing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مساحی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لوله‌ كشی‌ خانه‌ ها

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرب‌ كاری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. cold water, hot water | domestic, household VERB + PLUMBING put in They're going to have to put in new plumbing. PLUMBING + NOUN arrangements, system | fittings | tools | job, work | leak

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :