گزارش خطا در معنی کلمه 'pneumonia'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 زیست شناسی:: ذات الریه

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: التهاب‌ ریه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سینه‌ پهلو

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پنومونی

واژگان شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: (ط‌ب‌) ششاك‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ذات‌ الریه‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: پنمونی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun inflammation of the lungs by viruses or bacteria: Pneumonia can kill and is a serious problem.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. severe | bronchial, double | bacterial QUANT. bout VERB + PNEUMONIA have, suffer from | catch, contract, develop, get | die from/of | causeILLNESS

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :