گزارش خطا در معنی کلمه 'bayonet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: با سرنیزه‌ مجبور كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سرنیزه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرنیزه

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. fixed troops with fixed bayonets VERB + BAYONET fix | thrust A bayonet had been thrust through his belly.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun knife on rifle: There was a bayonet on the end of the rifle.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :