گزارش خطا در معنی کلمه 'pony'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تاتو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ریز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اسب‌ كوتاه‌ وكوچك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تسویه‌ حساب‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + PONY pit Pit ponies were used in most mines at the turn of the last century. | polo | wild VERB + PONY ride | lead | brush down | saddle | shoe PONY + VERB neigh, whinny | canter, gallop, trot, walk | prance | jump PONY + NOUN club | ride | riding, trekking PHRASES a pony and cart/trap

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: In addition to the idioms beginning with PONY, Also see DOG-AND-PONY SHOW.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :